سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رویای من ...


85/9/16 ::  6:45 عصر

این بابا هم مثل من قاط زده


نویسنده : نادر

85/9/16 ::  6:45 عصر


نویسنده : نادر

85/9/16 ::  6:45 عصر


نویسنده : نادر

85/9/16 ::  6:45 عصر

                            
نویسنده : نادر

85/9/16 ::  6:45 عصر

موقعی که خدا پنجره ی بهشتو باز

کرد منو دید ازم پرسید امروز چه آرزویی داری؟؟

گفتم خدایا همیشه مواظب اونی که منو تنها گذاشت باش چون برام خیلی عزیزه

هر بار که می خوام شروع کنم ستاره هارو بشمارم چشمای تو رو تو

آسمون می بینم دیگه اون الماس

 های قشنگ منو می شناسن ومی دونن که هر وقت طلوع کنن من

 منتظرشون هستم ... حالا دیگه اون

 چراغ های آسمونی با خاموش و روشن شدنشون دارن می گن که

خورشید خانم کفش های طلایی

 شو پاش کرده و داره می آید ... رو تن شیشه اسم تو رو می نویسم

شیشه گریه می کنه !!! تا هر وقت

 بخوای منتظرت می مونم تا بهت بگم دوستت دارم

 

      

به همین آسانی ...

عشقبازی به همین آسانی است ...
که گلی با چشمی

بلبلی با گوشی
رنگ زیبای خزان با روحی

نیش زنبور عسل با نوشی

کار همواره باران با دشت
برف با قله کوه
رود با ریشه بید

باد با شاخه و برگ
ابر عابر با ماه
چشمه ای با آهو
برکه ای با مهتاب
و نسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
و شب و روز و طبعیت با ما

عشق بازی به همین آسانی است ...
شاعری با کلماتی شیرین

دست آرام ونوازش بخش بر روی سری
پرسشی از اشکی

و چراغ شب یلدای کسی با شمعی

عشق بازی به همین آسانی است ...
که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حراج کنی
رنجها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی
مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند


عشق بازی به همین آسانی است
...

هر که با پیش سلامی در اول صبح

هر که با پوزش و پیغامی با رهگذری
هر که با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی

نمک خنده بر چهره در لحظه کار

عرضه سالم کالایی ارزان به همه

لقمه نان گوارایی از راه حلال

و خداحافظی شادی در آخر روز

و نگهداری یک خاطره خوش تا فردا

در رکوعی و سجودی با نیت شکر

عشق بازی به همین آسانی است


نویسنده : نادر

<   <<   6   7   8   9   10      >

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
8034


:: بازدید امروز :: 
1


:: بازدید دیروز :: 
1


:: درباره خودم ::


:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

رویای من ...

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

پاییز 1385